یک کارهایی را بد نیست از قبل بکنید آقاجان. مثلا برای اینکه رنگ زعفران به جسم برنج بخوابد، خوب است برنج را با اندکی زعفران بخیسانید از دیشب. یا فرضا به فکر برنج اعلا باشید از پیش. اگر کاری آدم میخواهد بکند باید تا میتواند زور بزند که بهترینش را بکند. این را ما اینجور فکرمیکنیم حال شما خود دانی. برنج اعلای ایرانی عطر و مزه اش به کنار، قد و قامت و ریختش هم شله زرد را از این رو به آن رو میکند. مخصوصا اگر نذر دارید، حالا بهانهاش هر چه میخواهد باشد ما کار نداریم. خیلی ها سر همین شله شیدا شدند و بختشان باز شد و خدا نگاهشان کرد و خلاصه به مرادشان رسیدند. یکی ش خود ما که شکفت و خاکستر شد به آنی. ای امان... . بگذریم!
دستور این است اول:
۲ پیمانه برنج
۴ یا ۵ پیمانه شکر
یک چهارم پیمانه گلاب
۵۰ گرم کره
اندکی دارچین ساییده و اندکی زعفران ساییده و اندکی نمک
بشویید برنج را با دو لیتر آب و علاوه کنید آن اندکی نمک را بگذارید سر شعله تیز اجاق به جوش بیاید. کفش را بگیرید بعد شعله را کم کنید و بگذارید بجوشد همینطور برای خودش تا آبش کم شود. باید آبش غلیظ شود. دانههاش بلوری شود؛ دانه های برنج خوب است بلوری شود. به همین حال هم بزنید هر از گاهی که ته نگیرد. یک ملاقه چوبی جورکنید هم بزنید؛ الان وقت نیت کردن نیست و شوهر جستن، حواستان جمع دیگ باشد ته نگیرد. ها راستی همان که شروع کرد به جوش زدن، همان اول، اندکی زعفران به برنج بزنید که هم اینکه دارد میپزد مغز دانه رنگ بگیرد. حالا خوب شد دیگر. میشود شکر را اضافه کنید. بعد ِ شکر دیگر باید دائم هم بزنید. اگر آب شله کم شد هم آب جوش اضافه کنید و هی هم بزنید. این را هم پس فکرتان داشته باشید که شله زرد سرد شود سفتتر میشود.
حالا بقیه زعفران را حل کنید در آب داغ و کم کم بریزید توی دیگ و بریزید تا همان رنگی شود که خودتان میپسندید. خود ما حد وسط را میگیریم؛ آدم باید تعادل داشتهباشد.
گلاب را هم الان بریزید. الان دیگر شل و سفت شدن شله زرد را باید دست بگیرید. ما میگوییم سفتی ش باید حدی باشد که یک قاشقش را میگذاری توی بشقاب راه نیافتد. کره را هم بزنید به کار و باز هم بزنید. ما دیگر هیچی نگفتیم میدانیم خودتان تا الان اگر به نیت نذر بودهاید، دلتان را به حرف آوردهاید و با خودتان و دیگ و شله گفتهاید چه بشود و چه نشود. خدا ازتان قبول کند.
حالا دیگر در دیگ را بگذارید. همینطور یک ساعت روی شعله خیلی کم بگذارید بپزد شله زرد و جا بیافتد و دم بکشد.
دم که کشید بکشید توی یک ظرف ِ باز. بگذارید خنک شود و رویش را با دارچین صفا بدهید و بگذارید در یخچال سفت شود. حالا میخواهید دل کسی را ببرید و بادام را خلال میکنید و رویش میچینید یا دارید پیغام به همسایهها میدهید که ما اعیانیم و پسته هم به شله میزنیم خودتان میدانید.
***
... تو با منی اما من از خودم دورم
تردیدهای زن در پشت رشتههای بلند و دور نجابت، جایش در زبان نیست، در نگاه است و لیلا نگاهش را نه از ترس که با فرزانگی انباشته است. حریر نازک فرزانگی لیلا که علی از میانش او را نمیتواند دید؛ آخر او از جنس تردیدهای لیلا نیست. او عشق جاویدان لیلا ست:
با يادت اي بهشت من آتش دوزخ كجاست عشق تو در سرشت من با دل وجان آشناست