هر چه فکرکردیم بالاتر از «ارائه بلیت نشانه شخصیت شماست» در آن پیدانکردیم. یادمان رفته بود اصلا. یک زمانی دادن بلیت نشان داشتن شخصیت بود و به حکم نقیض اصل، ندادنش نشان بیشخصیتی. چه غوغایی.. حالا بگذریم درنیافته که این روز فرهنگ عمومی چیست به آرشیو روزنامههایمان مراجعه کردیم و در آن کوزه هم چیزی به کار نبود. یکی دو تا بودند که انشاء دبیرستان با همین سوژه فرهنگ عمومی را میمانستند و میخواندیاش با صدای یکی از هم کلاسیهای آن روزها میآمد به سرت. خلاصه حالا خودمان باید فکرکنیم ببینیم روز فرهنگ عمومی چه میتواند باشد. یعنی اگر قرار است که از جنس کار شرکت واحد باشد در ستاندن بلیت اتوبوس از مردم، خب اینطور میشود که بر در و سر و کف پیاده رو ها زد:
-
نهپرتاب آب دهان به معبر عمومی نشانه شخصیت شماست.
-
نراندن موتورسیکلت در پیاده رو نشانه شخصیت شماست.
-
سر نکردن در کار دیگری نشانه شخصیت شماست.
-
عبور از خطکشی عابر پیاده نشانه شخصیت شماست.
-
تلاشنکردن برای زیرگرفتن عابرین نشانه شخصیت شماست.
-
ایستادن در صف نشانه شخصیت شماست.
-
نچسبیدن به خانمها در تاکسی نشانه شخصیت شماست.
-
توان ِ گفتن ِ نمیدانم نشانه شخصیت شماست.
-
ماندن به پای قرار نشانه شخصیت شماست.
حالا این بازی را می شود ادامه داد. هر کس به خور توان فکری و دغدغه اجتماعی اش میتواند بر این ردیف اضافه کند. اما این که نشد کار. مثل آن بازی قدیمی که میگفتیم: در مجلسی نشسته بودیم ناگهان… . بقیهاش را همه میدانند. این که نشد که آخر. بعید است اگر در مدرسه، آموزش و پرورش با روشهای عملی و در طول زمان و به مرور، نتوانسته باشد طفلان معصوم را به راه فرهنگ بیاورد بشود در بزرگسالی با این «هر کی حرف بزنه خره»ها کاری از پیش برد.
این یک طرف. یک طرف فرهنگ عمومی هم رسانه های آزاد خواندنی و دیدنی و شنیدنی هستند. یک طرف دیگر کتاب است که کالا روزمره و اساسی شده باشد. یک طرف دیگر هم رفاه نسبی اقتصادی است که آدم اصلا اعصاب رشد فرهنگی داشته باشد. در خیابان ِ هر که دیرتر برسد گشنهتر میماند که نمیشود با تابلو فرهنگ عمومی را بهبود داد.
خلاصه که روز فرهنگ عمومی نشانه شخصیت این تقویم است. همین و همین.